کافکا در کرانه
مشخصات محصول
- 9789644483509
- هاروکی موراکامی
- نشر نیلوفر
پشت جلد این کتاب آمده است
معرفی کتاب کافکا در کرانه:
کافکا در کرانه نوشتهی هاروکی موراکامی اثری است پیچیده، وسیع، عجیب، جالب و سرشار از صلح و آرامش. کافکا در کرانه از کتابهای تأثیرگذارتر است. این اثر به توصیف دو ادیسهی مشابه درگذر از فضا و زمان میپردازد که بهوسیلهی یک موسیقی عجیب و مبهم به یکدیگر متصل شدهاند. موسیقیای که توسط یکی از رمزآلودترین شخصیتهای کتاب کافکا در کرانه نوشتهشده: کافکا تامورا. پسرک پانزدهسالهی فراری که در تلاش است از سرنوشت ادیپگونه بگریزد. همزمان با او، ناکاتا، مرد بیسواد و پیری که با گربهها صحبت میکند و در جستوجوی یک سنگ با قدرت مطلق است. داستان آن دو بهخوبی پیوند میخورد و این در حالی است که موراکامی طوری مینویسد که ما متوجه این پیوند نباشیم.
توضیحات راجع به کتاب کافکا در کرانه:
موراکامی رمانهای بسیاری دربارهی مردان جوان، سرسخت و ناامید نوشته و کافکا،کافکا در کرانه از این قاعده مستثنا نیست. در عمق چشمان تاریک و شیدایش، تجربههای جنسیاش مانند ماساژ یک نوجوان یا رابطه با زنی که شاید هم سن مادرش بوده، به شکل بیتجربگیهایی از سر شهوت ظاهر میشوند که در پشت آن ترس و سادگی دوران جوانی نهفته است. تا پایان داستان کافکا گمراهی و ضرر و زیانهای بسیاری را تجربه میکند و این تجربههای او در پایان داستان شدت میگیرد و او را ضعیف و بیقدرت میکند. همین امر سبب میشود تا داستان جوانی و کجخلقیهایش ارزش شنیدن و صبر ما را داشته باشد.
سفر کافکا نشاندهنده آزادی فرار و احساس غم و اندوه فراوان در تنهایی اوست، او پسر ۱۵ ساله معمولی نیست و تجربیات او با کشف عشق، فقدان، اشتیاق و عدم قطعیت خود بیارزش میشود. رابطه او با اوشیما کتابدار و خانم سایکی زیرک بر سفر او مسلط است و هر دو شخصیت به زیبایی توصیف شدهاند. اوشیما تقریباً مانند پوشش کافکا عمل میکند و در مورد هر یک از مشکلات ظاهراً خارقالعاده و غیر منطقی به او پند و اندرز میدهد، در حالی که خانم سایکی استفاده موراکامی از ابزارهای جبرگرا و فوق سوررئالیستی را برای ساختن شخصیتی که در بحران وجودی ایجاد شده است، به عنوان تفسیری برای وضعیت انسان منعکس میکند.
برعکس، ناکاتا مردی مسن در سالهای آخر زندگی خود است که ظاهراً زندگی بدون هدفی داشته است. پیرمرد به دلیل ناتوانی در خواندن یا نوشتن، از خانواده و جامعه خود دوری میکند، اما توانایی خاص او در صحبت با گربهها او را به ماجراجویی میکشاند که شامل قتل، افتادن چیزهای غیر عادی از آسمان و دستیابی به سنگی که برای بازکردن راه به سوی واقعیت موازی است. بدون اسپویل کردن داستان، موراکامی از ناکاتا به عنوان وسیلهای برای تغییر مکان استفاده میکند. رضایت او از زندگی خود و بازگشت گربههای گم شده به صاحبان آنها به طرز عجیبی قدرتدهنده است. اگرچه به نظر میرسد که او یک زندگی معمولی را هدر داده است اما عزم او برای تحقق سرنوشت خود بعداً در این رمان الهامبخش است.
برشی از کتاب کافکا در کرانه:
طبعاً من هیچ دوست و رفیقی ندارم. دیواری دورم کشیدهام و نمیگذارم کسی وارد آن شود و خودم هم سعی نمیکنم از آن بیرون بروم. کی همچو آدمی را دوست دارد؟ همه از دور مرا میپایند. شاید از من بدشان بیاید، یا حتی از من بترسند، اما خوشحالم که کسی مزاحمم نمیشود. چون هزارتا کار دیگر برای خودم تراشیدهام از جمله اینکه قسمتی از وقت فراغتم را صرف بلعیدن کتابهای کتابخانه مدرسه میکنم.
طوفان خودت هستی. چیزی درونت وجود دارد. پس تنها کاری که از دستت برمیآید این است که به آن دسترسی پیدا کنی، و داخل طوفان پای بگذاری. باید چشمهایت را ببندی و گوشهایت را سفت بگیری. به این ترتیب، ماسه داخل آنها نمیشود. و گامبهگام از آن عبور کن. هیچ خورشیدی آنجا نیست، نه ماهی، نه جهتی، و نه هیچ درکی از زمان وجود ندارد. فقط ماسههای سفید و صاف مثل استخوانهای ساییده شده که در آسمان میچرخند. این نوعی طوفان شن است که باید آن را تصور کنی.
به طرفشان دویدم و بچههایی را که به زمین افتاده بودند بلند کردم. تنشان نرم بود، مثل پلاستیکی که در آفتاب گذاشته باشند. مثل پوسته تو خالی بودند. انگار تمام نیروی تنشان کشیده شده باشد. اما تنفسشان عادی بود. نبضشان هم همین طور و هیچ کدام تب نداشتند. آرام آرام بودند و اصلا هیچ جور دردی نداشتند. چیزهایی مثل زنبورگزیدگی یا مارگزیدگی را منتفی دانستم. بچهها فقط بیهوش شده بودند.
عجیبترین چیز چشمهاشان بود. بدنشان چنان سست بود که انگار به حال اغما رفته بودند، اما چشمهاشان باز بود، انگار به چیزی زل زده باشند. گهگاه پلک میزند، چنانکه به نظر نمیرسید خواب باشند. چشمهاشان آهسته در حدقه میچرخید، انگار چیز دوردستی را در افق میپایند. چشمها هشیار به نظر میرسیدند. اما عملا به چیزی نگاه نمیکردند، یا دستکن به چیزی که من بتوانم ببینم. چند بار جلو صورتشان دست تکان دادم، اما واکنشی ندیدم.
مشخصات کلی کتاب کافکا در کرانه:
نویسنده:هاروکی موراکامی
انتشارات:نیلوفر
قطع:رقعی
نوع جلد:شومیز
تعداد صفحه:608
موضوع:داستانهای ژاپنی
:قیمت و خرید کتاب کافکا در کرانه
خرید آنلاین کتاب کافکا در کرانه با قیمت مناسب و ارسال رایگان به سراسر کشور در کمترین زمان و ارسال یک روزه درفروشگاه بوک دوک انجام میشود.