آشفتهحالان بیداربخت
مشخصات محصول
- 9789643514426
- غلامحسین ساعدی
- نشر نگاه
پشت جلد این کتاب آمده است
معرفی کتاب آشفته حالان بیداربخت:
کتاب آشفته حالان بیدار بخت مجموعه ای از ده داستان کوتاه از مرحوم غلامحسین ساعدی که زمان نگارش آنها از سال 1340 تا سال 1360 می باشد.
درباره کتاب آشفته حالان بیداربخت:
آشفته حالانِ بیداربخت مجموعهای از ده داستان کوتاه است که فضای آنها فضایی واقعی است و با چاشنی بزرگنمایی جذابتر شده است. ساعدی کلام قدرتمندی دارد او به خوبی از پس واژگان بر میآید و در این داستانها هم او به شکل موشکافانه ژانر وحشت را در فضای سیاسی دهه 40 تا 50 وصف کرده است. او صحنههای دلهرهآوری مثل تحت تعقیب بودن و دستگیر شدن و اتهام را در چندین جای کتاب توصیف کرده است. ساعدی علاوه بر فضای سیاسی دنیای شخصیتهای داستان را هم با توصیفات دقیق و ریزبین خود خلق کرده است و شیوهای را برای توصیف و روایت تنهایی آدمها انتخاب کرده است که متفاوت از دیگر آثار اوست. توصیفاتی که گاهی برای خواننده ویرانگر و دردناک است و در واقع نشان از تجربههای شخصی خود او هم دارد. ساعدی تنهایی را با تمام وجود درک کرده و خود او که سالها از سوی حکومت طرد و محکوم شده، تنهایی آدمهای داستانهایش را هم به شکلی ترسیم کرده که جامعه آنها را نمیپذیرد. به شکلی که شاید خود او تجربه کرد است.
برشی از کتاب آشفته حالان بیداربخت:
چهار ساعت یا بیشتر از چهار ساعت که تمام شهر زیر پای بادهای عمودی لگدکوب میشد، همهجا تاریک شد. گردبادهای ریز و درشتی مثل فرفره، از این و آن گوشه به هوا بلند میشد هم چون چاههای پشت و رو شده در یک قطر ولی با اندازههای مختلف که بعد از دهها متر فوران، مثل چترباز میشد و آنوقت، انواع و اقسام نخاله و زباله، سقف آسمان را میپوشاند. روزنامه، لنگهکفش، پیرهنهای پاره که باد در آستینشان افتاده بود، ظرفهای کائوچویی، سطلهای حلبی پوسیده، دستکشهای پلاستیکی، کیسههای پر زباله که گاه در آسمان منفجر میشدند و از درون آنها، پوست هندوانه و پوست پیاز و پوست سیبزمینی همراه با مقداری سیاهی، هرکدام راهی را در پیش میگرفتند. کلاههای جورواجور، دستارهای رنگ بارنگ که مثل نواری باز میشدند و مثل جادههای متحرک به هر طرفی میرفتند و در تقاطع هم دیگر قرار میگرفتند و به هم دیگر میپیچیدند. چوب بلال، ساندویچهای نیمجویده، آنتنهای تلویزیون پوسیده که یکمرتبه سقوط میکردند و دوباره بلند میشدند. پوسترهای عکس که هرچه بالاتر میرفتند به حشرهی غریبی شباهت پیدا میکردند. بطریهای شکسته و فراوان کتاب که با صدها و هزاران بال، خود را به این طرف و آن طرف میزدند و جایی برای پایین آمدن پیدا نمیکردند. لقمههای نیمخورده که از دست بسیاری گرفتهشده بود، لباسهای فراوانی که از رویبند لباسها کنده شده بود، نوارهای زخم بندی چرکین و سنگین و اشیاء نامشخص دیگری مثل تابوت، یک مغازهی شیک از جا کندهشده، قایقهای سبک پر از جوانان که مدام به هم میخوردند و از هم جدا میشدند و گاه به هم میپیوستند و به شکل پرندهی غریبی درمیآمدند و آنگاه ضربهای آنها را از هیئت غریبشان درمیآورد و مطلوبترشان میکرد. گوسفندانی که هیچوقت بال نداشتند و پرندگان بسیار بدهیبت و بیبالی که تیزپروازی را بدانجا میرساندند که از میان آن همه اشیاء، راهی به جای ناشناختهای باز میکردند و بعد انواع و اقسام اجسام سنگینی که میشد آنها را تراکتور یا یدککش یا ماشینآلات قراضه و پوسیده در قبرستانهای اطراف شهر فرض کرد.
مشخصات کتاب آشفته حالان بیداربخت:
نویسنده:غلامحسین ساعدی
انتشارات:نگاه
موضوع:داستانهای فارسی
قطع:رقعی
نوع جلد:شومیز
تعداد صفحه:272
قیمت و خرید کتاب آشفته حالان بیداربخت:
خرید آنلاین کتاب آشفته حالان بیداربخت با قیمت مناسب و ارسال رایگان به سراسر کشور در کمترین زمان و ارسال یک روزه در فروشگاه بوک دوک انجام می شود.