احتمالا گم شدهام
مشخصات محصول
- 9789643625429
- سارا سالار
- نشر چشمه
پشت جلد این کتاب آمده است
معرفی کتاب احتمالا گم شدهام:
احتمالا گمشدهام نوشتهی سارا سالار روایتی است از گمگشتگی زنی در عصر امروز که محدودیتها باعث تناقضات و پیچیدگیهای روحی او شده است.
درباره کتاب احتمالا گم شدهام:
کتاب احتمالا گم شده ام اولین اثر نویسنده ی معاصر ایرانی سارا سالار است،این اثر داستان زنی است که تمام فکرش به گذشته و خاطرات آن گره خورده است. یک سال بعد از انتشار این کتاب چهار بار تجدید چاپ شد که این خود نشاندهندهی علاقهی بسیاری به قلم و نثر خانم نویسنده بود. کتاب احتمالا گمشدهام به زبان آلمانی هم ترجمه و منتشر شده است. سارا سالار بعد از انتشار اولین رمان خود احتمالا گمشدهام توانست جایزه ادبی بنیاد گلشیری را بگیرد.
کتاب احتمالا گمشدهام از زبان زنی است که در میان روز بین خاطرات گذشته و حوادث حال در رفت و آمد است. او به خاطراتش با دوست دوران دبیرستانش گندم فکر میکند؛ اما گندم چرا انقدر ذهن راوی را آشفته کرده است؟ آیا گندم همان بُعد آزاد و رهای راوی است که به دنبال خود گمشدهاش میگردد یا گندم واقعا دوست گذشتههای اوست که خاطراتش به ذهن راوی هجوم آورده است؟
برشی از کتاب احتمالا گم شدهام:
فکر میکنم چه عجب! بعد از مدتها خودم را از قید و بند اینکه به کسی توضیح بدهم نجات دادهام... خندهدار است، خودم را از قید و بند اینکه به بتول خانم توضیح بدهم نجات دادهام، خودم را نجات دادهام، خودم را... صدای در را میشنوم که محکم به هم میخورد... اگر مجبور نبودم دنبال سامیار بروم، حتما تمام روز همینجا دراز میکشیدم... گندم میگفت برای دراز کشیدن و فکر کردن و فاتحهی یک روز را خواندن باید بهم درجهی دکترا بدهند...
خودم را میرسانم به میز آرایشم. پشت چشمم کبودتر از آنی است که بشود راحت قایمش کرد. تند تند آرایش میکنم... مانتو و شلوارم را میپوشم و روسریام را سرم میکنم... تند تند کیف و موبایل و عینک و بطری کوچک آبم را برمیدارم و از در میزنم بیرون... بالا چند لحظهای جلو پلهها میایستم و بعد تمام پلهها را میدوم پایین، تمام این ده طبقه را... پایین عین گوسفندی که همین الان خرخره اش را بریده باشند به خرخر می افتم. همان جا کنار دیوار می
نشینم و نفس می کشم... یاد گندم می افتم که همیشه با داشتن از پله های خوابگاه می دوید بالا، یا می دوید پایین. به قول خانم حکیمی هیچ وقت نمی توانست مثل بچه ی آدم از این پله ها بالا و پایین برود. نفسم که جا می آید می روم توی حیاط... بوی مهر همیشه دلم را مالش داده؛ اما امسال فقط دلم را مالش نمی دهد، دلم را از جا می کند. روی برگ های زرد و قرمز و قهوه ای توی باغچه راه می روم و سعی می کنم به صدای خش خش شان گوش کنم... دوباره دلم سیگار می خواهد؛ اما می دانم اگر سیگار داشتم و می کشیدم، حتما همین جا روی همین برگ ها بالا می آوردم.
دکتر پرسید: «کی با گندم آشنا شدی؟» گفتم: «سال اول دبیرستان.»
قبل از این که سر و کله ی کسی توی حیاط پیدا شود، میروم توی پارکینگ. ماشین توی پارکینگ نیست. دلم هری میریزد پایین... چند لحظهای فکر میکنم تا یادم بیاید دیشب ماشین را نیاوردهام تو. وقتی کیوان هست امکان ندارد حتا یک شب ماشین را توی کوچه بگذارد.
سوار میشوم... کمربندم را میبندم... شیشه را پایین میکشم... در بطری را باز میکنم و یکنفس نصفش را سر میکشم... رادیو را روشن میکنم و راه میافتم...
مشخصات کتاب احتمالا گم شدهام:
نویسنده:سارا سالار
انتشارات:چشمه
موضوع:داستانهای فارسی
قطع:رقعی
نوع جلد:شومیز
تعداد صفحه:143
قیمت و خرید کتاب احتمالا گم شدهام:
خرید آنلاین کتاب احتمالا گم شدهام با قیمت مناسب و ارسال رایگان به سراسر کشور در کمترین زمان و ارسال یک روزه در فروشگاه بوک دوک انجام می شود.