آبنبات دارچینی
مشخصات محصول
- 9786000328573
- مهرداد صدقی
- نشر سوره مهر
پشت جلد این کتاب آمده است
معرفی کتاب آبنبات دارچینی:
کتاب آبنبات دارچینی به قلم مهرداد صدقی، به روایت داستان جوانی به نام محسن میپردازد که با ماجراهای پیشبینی نشدهای مواجه میشود. این ماجراها ناخواسته هم در زندگی خود او و هم زندگی اطرافیانش تاثیرگذار است.
این اثر که جلد بعدی کتاب آبنبات هلدار محسوب میشود بین سالهای 72 تا 74 میگذرد. ماجراهایی که در این سالها برای محسن رقم میخورد موقعیتهای طنزآمیزی را به وجود میآورد.
آبنبات دارچینی و دو جلد پیشین آن یعنی آبنبات هلدار و آبنبات پستهای صرفاً برای خنداندن مخاطب نوشته نشدهاند؛ بلکه با هدف داشتن شاخصههای داستانی به رشته تحریر درآمده و شما را با داستان همراه میکند. به علاوه هدف بعدی این بوده که به سمت لودگی نرود و طنز باشد.
کتاب آبنبات هلدار برنده چهاردهمین جشنواره ادبیات شهید حبیب غنیپور و کتاب سال خراسان شمالی شده و در سری دوم بخون و ببر خندوانه نیز معرفی شده است.
کتاب آبنبات دارچینی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر به آثار طنز علاقهمند هستید، کتاب آبنبات دارچینی را بخوانید. همچنین مطالعهی آبنبات دارچینی برای کسانی که دو جلد پیشین را خوانده و دوست داشتهاند، لذتبخش است.
دربارهی مهرداد صدقی
مهرداد صدقی، نویسندهی کتاب آبنبات دارچینی در سال ۱۳۵۶ در بجنورد متولد شد. مهرداد صدقی را بیشتر به دلیل نوشتههای طنزش میشناسند. صدقی تحصیلاتش را در سال ۷۵ در رشته صنایع چوب و کاغذ دانشگاه گرگان آغاز کرد و در همین دانشگاه مقاطع ارشد و دکترا را هم ادامه داد. در حال حاضر او عضو هیات علمی دانشگاه گنبد کاووس است. از آثار و نوشتههای مهرداد صدقی میتوان به مغز نوشته های یک جنین، مغز نوشته های یک نوزاد، نقطه ته خط، رقص با گربهها، آبنبات هل دار، تعلیمات غیر اجتماعی، آبنبات پسته ای و میرزا روبات اشاره کرد.
در بخشی از کتاب آبنبات دارچینی میخوانیم:
از ترس خشکم زد. اگر من را برق گرفته بود، آنقدر نمیترسیدم. حسین، که دیده بود از سیمها میترسم، برای اینکه ترسم بریزد، مثلاً شوخی کرده بود. اما همین کار باعث شد چوب به سیم بخورد. مخزن بالابر هنوز نصف هم نشده بود که به بالا حرکت کرد. کارگرهایی که آن پایین بودند، همه با هم، شروع کردند به داد زدن و سوت کشیدن و شعار دادن. یکی دو نفر هم با بیل به مخزن میکوبیدند.
میتیکمون، که انگار باید کارش به نحوِ احسن انجام میشد، یک دفعه به مخزن آویزان شد تا مانع از بالا رفتن شود. حسین، که در کسری از ثانیه به نامهربان تبدیل شده بود، داد زد: «اون دکمه رِ بزن... اون دکمه رِ بزن...» آنقدر هول شده بودم که یادم رفته بود کدام پایین است و کدام بالا.
پایین همین بود؟
حسین با عصبانیت چیزی گفت که نفهمیدم دارد فحش میدهد یا دارد میگوید «دستکش». نیمۀ پر لیوان را در نظر گرفتم و فوراً دستکش را درآوردم تا به او بدهم. حسین چوب را گرفت. پیرمردِ معلق، مثل کسی که او را دار زده باشند، بین زمین و آسمان و در میانۀ راه، پاهایش را تکان میداد و همزمان از آن پایین به من فحش هم میداد. یک لحظه تصور کردم اگر زیاد فحش بدهد، ممکن است مثل داستان «لاکپشت و مرغابی»، ناخواسته، بالابر را رها کند و بیفتد.
بالابر تا حدی آمده بود بالا که اگر پیرمرد آن را رها میکرد بلایی سرش میآمد. حسین، هر جور بود، بالابر را متوقف کرد و آرام آن را پایین فرستاد. صدای اوستای اصلی میآمد که از پایین داد میزد: «یک کار بهت سپردیما... نمخواد. بیا پایین، کارِت دارم.»
تندتند از راهپلۀ شیبدارِ بدون پله پایین رفتم. بقیۀ کارگرها هم دست از کار کشیدند. ظاهراً وقتِ خوردن صبحانه بود. وقتی رسیدم پایین، اوستا و بقیۀ کارگرها دور هم نشسته بودند تا صبحانه بخورند.
مشخصات کلی کتاب آبنبات دارچینی:
نویسنده:مهرداد صدقی
انتشارات:سوره مهر
موضوع داستان کوتاه فارسی
قطع:رقعی
جلد:شومیز
تعداد صفحات:396 صفحه
قیمت و خرید اینترنتی کتاب آبنبات دارچینی:
خرید آنلاین کتاب آبنبات دارچینی با قیمت مناسب و ارسال رایگان به سراسر ایران در کمترین زمان از فروشگاه اینترنتی بوک دوک انجام میشود.