
مثل خون در رگ های من (نامه های احمد شاملو به آیدا)
مشخصات محصول
- 9786002294715
- احمد شاملو - آیدا سرکیسیان
- نشر چشمه
پشت جلد این کتاب آمده است
درباره کتاب مثل خون دررگ های من:
کتاب مثل خون در رگهای من را ورقی که بزنیم به فهرستی میرسیم که بیست نامه را نشان میدهد، هر نامه اسم و تاریخ خود را دارد. اسم نامهها جذاب و هیجانانگیز است و ما را به پیشروی در کتاب، میکشاند. نامهایی مثل: آیدا، امید و شیشهی عمرم.. آیدا، تپشهای قلبم؛ آیدای خوب من؛ شک نداشته باش؛ آیدا، خدا و مذهب من و... آیدا سرکیسیان بعد از گذشت پانزده سال از مرگ شاملو، اجازۀ چاپ و انتشار این نامهها را داد و کتاب مثل خون در رگهای من؛ نامههای شاملو به آیدا، جذاب و روحنواز شکل گرفت. شیرینی واژههای شاملو و هنرش در ایجاد کلام در کتاب مثل خون در رگهای من، خواننده را جادو میکند و حتی لحظهای نمیتوانید کتاب مثل خون در رگهای من را زمین بگذارید. فضای کتاب مثل خون در رگهای من، افکار، احساسات، درون، ذهن و قلب شاملو را نشان میدهد و البته شاملو در کتاب نامههای شاملو به آیدا، از بعضی مسائل سیاسی و ادبی روز نیز، کمی میگوید که خالی از لطف نیست... نامههای کتاب مثل خون در رگهای من در واقع ما را به بخشی از زندگی و درون شاملو در سالهای چهل تا پنجاه خواهند برد...
توضیحات راجع به کتاب مثل خون در رگ های من:
حس و حال کتاب مثل خون در رگهای من یا همان نامههای شاملو به آیدا، حس و حال عاشقی و ناز و نوازش است. احمد شاملویی که همۀ شور، شادی، لذت و هیجان دنیا را در آیدایی میبیند که قلبش را به تمامی تسخیر کردهاست. شبها اگر لم دهید و کتاب مثل خون در رگهای من را در دست بگیرید، انرژی ناب و بیمانند روح شاملو، خستگیهای روزتان را به نشاط و سرزندگی تبدیل میکند. در این روزگار که عشق معنایش را از دست داده، روایت عشقی را در کتاب مثل خون در رگهای من میخوانید که هم شیرین است و هم آموزنده. شاملویی که هرچه از آیدا میگوید، باز به آیدا میرسد و آیدایی که سکوت میکند و نمیگوید تا شاملو با هنرش او را به حرف وامیدارد. کتاب مثل خون در رگهای من نه تنها از شیرینی عشق میگوید بلکه شیوۀ عاشقی را میآموزد و شما را به فکر خواهد انداخت.
در کتاب مثل خون در رگهای من، شاملو را بیشتر میشناسید و با زوایای پنهان ذهنش آشنا میشوید؛ سیر رشد احساسی و درونی شاملو را پس از آشناییاش با آیدا در کتاب مثل خون در رگهای من میبینید و به تأثیر بیحد آیدا در خلق و خصوصیات شاملو پی خواهید برد. عشق آیدا به شیوهای خاص و عجیب، شاملو را در مسیر تکامل قرار میدهد و واژهها را به ذهنش میباراند تا شعر در او از نو و بعد از سالها جوانه بزند؛ آیدا هم بر شخصیت و روح شاملو و هم بر شعر و هنرش، تأثیرات شگرفی میگذارد که در لابهلای جملات کتاب مثل خون در رگهای من واضح است. نامهها در کتاب مثل خون در رگهای من، چنان به ما عشق و زندگی را میآموزند که خودمان از آنچه در قالب شعر و شور واژه میآموزیم، متعجب میشویم. شاملو دربارۀ خود میگوید: «آثار من، خود بیوگرافی کامل است. شعر برداشتهایی از زندگی نیست، بلکه خود زندگیست». بنابراین ما در کتاب مثل خون در رگهای من، خود شاملو و اصل زندگیاش را خواهیم دید... شاملوی نقاد، جستجوگر و دغدغهمند، چنان قدم بر شناخت آیدا مینهد که در آینۀ او خود را میشناسد و میسازد؛ اینگونه است که عشقی واقعی و ابدی شکل میگیرد که با ازدواج هم رنگ نمیبازد... نثر کتاب مثل خون در رگهای من آنقدر روان و آرام است که دقیقاً بر میانۀ قلبمان مینشیند و مبهوتمان میکند...
برشی از کتاب مثل خون دررگ های من:
نمیدانم. نمیدانم این «بدترین شبها» را شروع کردهام یا دارم شروع میکنم. اما، به هر تقدیر، این ساعات تاریک و بیامید، این روزهایی که دست کم، اگر هیچ موفقیت دیگری درش نبود، اینش بود که به امید دیدار تو شروع میشد و حتی اگر هم در آخرین ساعات شب با نومیدی کامل، مثل دفتری بر هم نهاده میشد، باز این امید که فردا بتوانم ببینمت زنده نگهم میداشت، میدانی؟ از فردا صبح، دیگر این امید را هم از دست خواهم داد.
امید بزرگی بود که اقلاً روزی یک بار تو را ببینم. اقلاً این امید به من نیروی آن را میداد که صورتم را بتراشم و از قبر خودم خارج بشوم برای آن که آفتاب وجود تو به جسم رطوبت کشیدهی من بتابد. میدانستم که آیدای من امید و حرارت و آفتاب زندگی من با لبخندش در انتظار من است.
میدانستم که آیدای من با چشمهایی که پر محبتترین نگاهش را به من بخشیده نگاهم خواهد کرد. میدانستم که آیدای من از من شکایت خواهد کرد که چرا ریشم را نتراشیدهام، و این، نیرویی بود برای آن که ریشم را بتراشم. میدانستم که آیدای مهربان من از من گله میکند که چرا با وجود آن که در کنارش هستم افسرده و کسلم، چرا با او حرف نمیزنم و چرا او را نمیخندانم؛ و این، انگیزهیی بود که شاد و سرمست باشم، همهی غمها و ناراحتیهایم را فراموش کنم و دمی را که در کنار او هستم شاد و خندان باشم.
اما از فردا این امید را ندارم. این امید را از خودم قیچی کردهام و به دنبال آنچه کلید زندگی فردای ما باشد این شهر را ترک میکنم. آخرین باری که دیدمت، سهشنبهی هفتهی پیش بود. چند دقیقهیی با تو بودم و بعد ترکت کردم که خودم را به دکتربرسانم. بدبختانه آن شب دکتر نیامد. تا نزدیکیهای نیمهشب، تنها و بدبخت، در کوچهها و پسکوچهها پرسه زدم.
مشخصات کلی کتاب مثل خون در رگ های من:
نویسنده:احمد شاملو
انتشارات:نشر چشمه
قطع:وزیری
نوع جلد:گالینگور
تعداد صفحه:172
موضوع:شعر فارسی
قیمت و خرید کتاب مثل خون در رگ های من :
خرید کتاب مثل خون در رگ های من با قیمت مناسب و ارسال رایگان به سراسر کشور در کمترین زمان و ارسال یک روزه در فروشگاه بوک دوک انجام میشود.