هزار و یک شب ۵ جلدی چرم / مرکز
مشخصات محصول
- 9789651576652
- -
- نشر مرکز
پشت جلد این کتاب آمده است
معرفی و توضیحات کتاب هزار و یک شب 5 جلدی چرم از نشر مرکز:
بدون تردید کتاب "هزار و یک شب" یکی از شاهکارهای ادبیات کلاسیک است. کتابی که سرشار از قصههایی است که در دل تاریخ مردم مشرق زمین استخراج شده و قدمت بسیار زیادی دارد,حتی بسیاری این اثر را فرا ملی می دانند.ما در این مقاله قصد داریم برای اولین بار یک معرفی بسیار تکمیلی از کتاب هزار و شب داشته باشیم و کمی باید حوصله کنید برای خواندنش,در بین کسانی که این کتاب را خواندن یا قصد خرید کتاب هزار و یک شب را دارند همیشه یک سری سوالات مجهولی دارند که راحت نتوانستند جوابش را بگیرند . این کتاب هزارو یک شب از کجا آمده آیا آن را باید یک اثر ایرانی بدانیم؟ کدام ترجمه از کتاب هزار و یک شب کاملتر است و به واقعیت نزدیکتر است؟ در حال حاضر در بین نسخه هایی که از کتاب هزار و یک شب در بازار وجود داره کدام بهتر و کامل تر است ؟
هزار و یک شب با نام عربی (الف لیله و لیله) و نام انگلیسی ( one thousand and one nights ) داستانی به نقل از پادشاهی، با عنوان شهریار (پادشاه) و روایتگر آن شهرزاد (دختر وزیر) است. که اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران باستان میگذرد و داستانهای آن را از ریشهٔ ایرانی و برگردانی از «هزارافسان» دانستهاند.
شهریار
شهرزاد قصهگو
شهریار:( به معنای شاه بزرگ عنوان شاه سلسلههای ایرانی است که در کتاب هزار و یک شب به همراه شهرزاد قهرمان داستان است.)
از شخصیت های اصلی داستان هستند . «دو شاهزاده برادر، به نامهای شهریار (یا شهرباز) و شاه زمان، مورد خیانت زنان خود قرار میگیرند شاه زمان تَرک پادشاهی کرده و راهی دیار برادر میشود و شهریار هم به انتقام خیانت همسرش هر شب دختری را به نکاح درمیآورد و بامداد دستور قتلش را میداد. تا اینکه دیگر دختری در شهر نمیماند و وزیر شهریار که دو دختر به نامهای شهرزاد و دنیازاد داشت و به شدت نگران این قضیه بود به پیشنهاد شهرزاد وی را به عقد پادشاه درمیآورد. شهرزاد همان شب به شهریار میگوید که خواهری دارد که هر شب با قصههای او به خواب میرود و درخواست میکند که همان شب خواهرش را به قصر بیاورند تا برای بار آخر برایش قصه بگوید. دنیازاد میآید و شهرزاد قصه گویی را آغاز میکند، شهریار هم که مسحور این قصه شده بود مهلت میدهد که فردا شب ادامه قصه را بشنود و بنابراین کشتن شهرزاد را موکول به بعد میکند و این قصه گوییها هرشب ادامه پیدا میکند.
آیا داستان هزار و یک شب را باید یک داستان ایرانی بدانیم؟
در واقع (الف لیله و لیله) نام اصلی و عربی آن بوده که به معنی هزار افسان که بعد از ترجمه به فارسی نام هزار و یک شب رو به خودش گرفته.
کتاب هزار و یک شب به سه نسخه تقسیم میشود: نسخه هندی که پیش از دوره هخامنشی به زبان سانسکریت نوشته شده، نسخه ایرانی که ترجمهای از نسخه سانسکریت به فارسی باستان میباشد و نسخه عربی که در دوران هارون الرشید از زبان پهلوی به عربی ترجمه شده. میتوان گفت در تمام ترجمهها تعدادی داستان جدید به آن اضافه شدهاست.
به نقل از علیاصغر حکمت
داستان کتاب هزار و یک شب پیش از دوره هخامنشی در هند به وجود آمده و قبل از حمله اسکندر، به فارسی (احتمالاً فارسی باستان) ترجمه شده و در قرن سوم هجری بعد از حمله اعراب به ایران زمانی که بغداد مرکز علم و ادب بود از پهلوی به عربی برگردانده شدهاست. متأسفانه اصل پهلوی کتاب را زمانی که به عربی ترجمه شد از بین بردند. او دلیل آنکه کتاب پیش از اسکندر به فارسی درآمده را به مروجالذهب مسعودی (درگذشته به سال ۳۴۶ ه.ق) و الفهرست ابن ندیم (درگذشته به سال ۳۸۵ ه.ق) مراجعه میدهد و سپس با اشاراتی به مشابهت هزار و یک شب با کتاب استر تورات استدلال میکند که هر دو کتاب در یک زمان و پیش از حمله اسکندر نوشته شدهاند و ریشه واحد دارند. نام ایرانی آن هزار افسان است و وقتی به عربی ترجمه شده، نخست الف خرافه و سپس الف لیله خوانده شده، و چنانکه حکمت میگوید در زمان خلفای فاطمی مصر به صورت الف لیلة و لیله (هزار شب و یک شب) درآمدهاست.
رضا طاهری در مقدمهٔ کتاب قصههای ایرانی هزار و یک روز از فرانسوا پتیس دلاکروا ساختار داستانی کتاب هزار و یک شب را از رستهٔ کتابهای جامع الحکایات و ادبیات تو در تو میداند و ساختار داستانی این کتاب را این گونه بررسی میکند: ساختار کمیتی «هزار و یک شب»: 11 داستان دنبالهدار، 41 داستان بلند و 202 داستان کوتاه است و دهها داستان خطی که جمعاً 244 قصۀ کلاسیک است.
بهرام بیضایی از دیگر کسانی که در این زمینه کار کردهاست و در جواب به شرق شناسانی که ریشهٔ هزار و یک شب را به اعراب و یونانیان نسبت میدهند اما از ایرانی بودن آن سخنی به میان نمیآورند، چنین میگوید:
" هزار و یک شب اصلیتی ایرانی دارد چرا که داستان اصلی یا داستان بنیادین آن ایرانی است و آن قصه خود شهرزاد است. "
عباس مخبر، اسطورهشناس و مترجم فلسفی-ادبی نیز در گفتوگو با ایبنا عنوان کرد: «هزارویک شب» جزو قصههای قومی محسوب میشود. داستانهای این کتاب اسطوره نیستند اما بیارتباط با اسطوره نیز به نظر نمیرسند. «هزار و یک شب» جزو قصههای قومی محسوب میشود. نمیتوان قصههای این کتاب را جزو اسطورهها بهحساب آورد اما چندان هم بیارتباط با اسطوره نیستند.
خلاصه کتاب هزارو یک شب:
شروع این داستان به قبل از شروع قصهگویی شهرزاد برمیگرده. شهریار پادشاه ایران بوده. خوب یا بد؟ نمیدونم. میدونم که آدم حساسی بوده، میدونم که مادر وحشتناکی داشته،و میدونم که عاشق زنش بوده. اینقدر که وقتی زنش بهش خیانت میکنه، نه میتونه ماجرا رو هضم کنه، و نه میتونه ازش بگذره.
شهریار انتقام خودشو از کشتن زنش شروع میکنه. بعد، تمام زنان حرمسرا رو میکشه. بعد شروع میکنه هر روز دختری زیبا رو به زنی گرفتن، و روز بعد کشتنش. فلسفهش هم این بوده که دیگه به زنی فرصت خیانت به خودش رو نده. شهریار آسیب دیده بود، و داشت به همه آسیب میزد. چون چرا که نه؟ میتونست.
این ماجرا چند سال طول کشید. کار به جایی رسیده بود که خیلی از مردم یا دخترای خودشونو فراری میدادند، یا ناقصشون میکردند. به هرحال شهریار فقط دختران سالم و زیبا رو میخواست. اگه دربار از یه همچین مواردی با خبر میشد، نتیجهش اعلام خیانت و اعدام بود. مردم در شرف شورش بودند.
وزیر شهریار مرد خوبی بود. و وظیفهی پیدا کردن زنان روزمرهی شهریار به عهدهش بود. چیزی مشابه جایگاه ارمایل و کرمایل در داستان ضحاک. ولی خب، این قصه دیگریه. امشب، ما قراره قصهی شهرزاد رو نقل کنیم. بانوی همهی قصهها.
تو یه همچین شرایطی، دختر بزرگ وزیر اعظم پا پیش گذاشت. عاشق شهریار بود؟ نمیدونم. دلش برای مردمش و کشورش میسوخت؟ شاید. اما میدونم شهرزاد به جادوی قصهها و توانایی قصهگویی خودش باور داشت. شهرزاد باور داشت که قصهها میتونن جان آدمها رو نجات بدن.
شهرزاد خواهرکی داشت. دنیازاد. شب ازدواج، قبل از همبستر شدن با شهریار، از او فرصت میخواد تا قصهای را برای خواهر کوچکترش تعریف کند. آخرین قصه قبل از خواب را. دنیازاد به حضور شهرزاد و شهریار میاد. شهرزاد قصه رو شروع میکنه، اما تمومش نمیکنه. قصه رو تو اوجش قطع میکنه.
شهریار مجذوب قصه شده بود. دلش میخواست باقیشو بشنوه. به شهرزاد شب دیگری فرصت میده تا قصه رو برای دنیازاد تموم کنه. و شهرزاد، هوشمندانه قصهها رو در دل همدیگه میتنه. پایان هر قصهای، شروع قصهی دیگری میشه. از جایی دنیازاد کنار میره، و شهریار تنها شنونده قصههای شهرزاد میشه.
این ماجرا حدود سه سال طول میکشه. شهرزاد حدود سه سال، هزار و یک شب، هرشب برای شهریار قصه میگه. در طول این زمان سه بار باردار میشه. سه پسر به دنیا میاره. و هرشب، حتی بعد از وضع حمل، به قصه گفتنش ادامه میده. سرنوشت یه ملت گرو این قصهها بود. سرنوشت خود شهرزاد گرو این قصهها بود.
نمیتونم براتون وصف کنم که در جایگاه شهرزاد بودن چه حسی داره. این که یه شب وسط قصهای شهریار خمیازهای کشید، و شهرزاد در لحظه از ترس تا دم مرگ رفت و برگشت. از این که هزار و یک شب بتونی بیوقفه قصه بگی و حواست باشه قصهها تکراری نباشند. شهریار حافظه بسیار خوبی داشت.
از یه جایی به بعد از ترس تکراری شدن قصهها، شهرزاد به کمک خواهر و پدرش سعی کردن قصههای گفته شده رو مکتوب کنند. پدر شهرزاد سفر زیاد میرفت. از کشورهای دیگه براش قصه جمع میکرد و میاورد. شهرزاد اگر مجبور میشد میتونست از خودش قصه بسازه، ولی در اصل قصهگو بود، نه قصهساز.
این رو هم تصور کنید که جون شهرزاد و خانوادهش چقدر تو تمام این مدت در خطر بوده. مادر شهریار چشم دیدن شهرزاد رو نداشت. کافی بود پای شهرزاد جایی بلغزه، سیاستمدارانه بودن ماجرای قصهگویی جایی به وضوح مشخص شه، و همه چی تموم میشد. شهرزاد تحت یه همچین فشارهایی به قصه گفتنش ادامه داد.
و مهمتر از همه، مفاهمی بود که شهرزاد در لا به لای قصهها سعی میکرد به شهریار منتقل کنه. قصهها فقط راه نجات مردم نبودند. قصهها درمان بودند. شهرزاد قصههاشو با دقت انتخاب میکرد. شب به شب، قصه به قصه، شهریار داشت مسیر درمان خودش رو طی میکرد.
هر دردی دورهی درمانی دارد. درمان شهریار هزار و یک شب طول کشید. شهریار یک روز بیدار شد، و دیگر دردی نداشت. نفرتی نداشت. قصهها رسالت خود رو انجام داده بودند. شهریار درمان شده بود.
در پایان هزار و یک شب، شهریار خبر جشن ازدواجش با بانوی محبوبش رو به مردم داد. شهرزاد و شهریار هرگز مراسم ازدواج نداشتند. با ایدهی هر شب با زنی ازدواج کردن و روز بعد کشتنش فرصتی برای جشن گرفتن نمیشود. اما شهریار بعد از سه سال، ازدواج خودش رو با شهرزاد جشن گرفت.
و این داستان حتی در مورد شهرزاد نبود. درمورد شهریار هم نبود. درمورد قصهها بود. قصههایی که میتونن جون آدمها رو نجات بدن. قصههایی که میتونن درمانگر باشند. قصههایی که جادو میکنند.
و ای کاش، آنها در کنار هم تا ابد به خوبی و خوشی زندگی کرده باشند.
ترجمه های کتاب هزار و یک شب:
قصه هاي هزار و يك شب که در زبان عربی به «الف ليله و ليله» مشهور بود ، حدود 300 سال قبل توسط آنتوان گالان به زبان فرانسه ترجمه شود. و در حدود 150 سال بعد عبد الطيف تسوجی تبریزی به سفارش دربار محمد شاه قاجار آن را به زبان فارسی ترجمه می کند و تا چندی پیش که آقای ابراهیم اقلیدی ترجمه جدیدی از کتاب هزار و یک شب ارائه دهد هیچ ترجمه ی حرفه ای و کامل دیگری وجود نداشت .
اما در حال حاضر برخی از ناشران با غلط گیری و رفع ایرادات ویراستاری کتاب هزارویک شب را با ترجمه عبدالطیف تسوجی به بازار عرضه می کنند.
به نقل از ابراهیم اقلیدی که خود بعد مترجم کتاب هزار و یک شب به زبان فارسی مدرن و امروزی است «ترجمه عبدالطیف تسوجی را با وجود برخی خطاها و ايرادهایی که بعضا در متن دیده می شود, تاكنون بهترين نمونه ترجمه به زبان فارسي است.
نخستين بار موسي فرهنگ در سالهاي ابتدايي دهه سي به مدير انتشارات گوتنبرگ پيشنهادمي دهد به جاي تصحيح و ويراستاري ترجمه تسوجي متن كامل گالان برگردان فارسي شود ، كه به دليل عدم موافقت، وي تنها ويراستاري وغلط گيري ترجمه تسوجي را انجام مي دهد و تعداد اندكي قصهرا به كار اضافه مي كند.
پس از آن اين نسخه و نيز نسخه تسوجي بارها و بارها از سوي ناشران مختلفي تجديد چاپ مي شود والبته غلط هاي مطبعي فراواني هم به متن راه مي يابد .
در سال هاي ابتدايي دهه 80 كه انتشارات هرمس ويراستاري تازه اي از متن تسوجي را با برخي توضيحات و پانوشت ها در دوجلد كاغذ نازك و در بيش از 2300 صفحه به بازار كتاب عرضه مي كند.
محمدابراهیم اقلیدی، مترجم و عضو هیأت علمی نخستین دوره جشنواره «هزار و یک شب» در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) عنوان کرد: تسوجی در زمانی زندگی میکرد که زبان فارسی هنوز مدرن نشده بود. ویژگی زبان ترجمه او نزدیکی به زبان عربی بود.
وی افزود: یکی دو اشتباه کوچک در ترجمه تسوجی دیده می شود اما ترجمه او بی نقصترین ترجمه موجود از هزار و یک شب به زبان فارسی است. این را بدون هیچ ریایی عرض میکنم که زبان من در ترجمه هزار و یک شب آشفتگیهایی دارد اما تسوجی از کلمههای فرانسوی معرب شده یا زبانهای دیگر نیز بهره برده و زبان فارسی او در عین حال زبان فارسی اصیلی است.
این مترجم اضافه کرد: معتقدم که زبان در بستر تاریخی باید تغییر کند اما اگر بخواهیم از این زبان برای ترجمه بهره ببریم، باید به زبان عامه نزدیک باشد. به همین دلیل ترجمه تسوجی درخشانترین ترجمه هزار و یک شب است.
اقلیدی اضافه کرد: ترجمه فرانسوی کتاب هزار و یک شب نیز مانند ترجمه فارسی او، هزار و یک شب واقعی نیست اما کتابی جداگانه و مفید محسوب میشود. «گالان» مترجم این کتاب که به زبان ترکی تسلط کاملی داشته، در قهوهخانههای ترکیه میگشته و قصههایی را گوش میکرده اما او در ترجمه کتاب خود داستانهایی مانند علاءالدین و چراغ جادو و چهل دزد را میآورد که در متن اصلی کتاب هزار و یک شب نیست. در واقع این مترجم بود که باعث شد ایرانیها بفهمند کتابی به نام هزار و یک شب وجود دارد.
این عضو هیأت علمی نخستین جشنواره «هزار و یک شب» اضافه کرد: شازدههای قاجار وقتی متوجه شدند کتابی به فرانسوی منتشر شده، آن کتاب را به ایران آوردند. کامران میرزا این کتاب را به تسوجی داد و تسوجی نیز نسخه عربی آن را پیدا کرد و مشغول ترجمه کتاب شد.
وی در پایان یادآور شد: قصههای هزار و یک شب در عهد کهن به شکل شفاهی وجود داشته اما هرگز نوشته نشده است. هزار و یک شب به نظر من یکی از بینظیرترین کتابهایی است که در جهان وجود دارد اما هیچگاه به زبان پهلوی یا اوستایی نگاشته نشده است.
سرآخر شما میتوانید کتاب هزار و یک شب 5 جلدی از نشر مرکز را از فروشگاه اینترنتی بوک دوک با ارسال رایگان ثبت سفارش کنید.
مشخصات کتاب هزار و یک شب 5 جلدی چرم از نشر مرکز:
اثر ابراهیم اقلیدی
نشر مرکز
5 جلدی
قطع وزیری
جلد گالینگور
خرید کتاب هزار و یک شب 5 جلدی چرم از نشر مرکز:
خرید کتاب هزار و یک شب 5 جلدی با قیمت مناسب و ارسال رایگان به سراسر کشور در کمترین زمان و ارسال یک الی سه روزه در فروشگاه بوک دوک انجام میشود.