خانه / انواع کتاب / کتاب عمومی / کتاب داستان خارجی / سه تفنگدار

سه تفنگدار



قیمت: ۱,۱۰۰,۰۰۰ تومان


مشخصات محصول

  • 9789643638795
  • الکساندر دوما
  • نشر هرمس

پشت جلد این کتاب آمده است

معرفی کتاب سه تفنگدار:

بعید است اهل کتاب و دنیای ادبیات باشید و اسم رمان سه تفنگدار نوشته الکساندر دوما به گوشتان نخورده باشد. سه تفنگدار یکی از مهم‌ترین آثار ادبی دنیای ادبیات کلاسیک محسوب می‌شود و طرفداران زیادی در سرتاسر دنیا دارد.

این کتاب آنقدر مهم و تاثیرگذار بوده است که بسیاری از جملات آن، حالا به‌صورت ضرب‌المثل و یا شعارهای معروف درآمده‌اند. احتمالا همه شما شعار یکی برای همه، همه برای یکی را بارها شنیده‌اید.

شاید برایتان جالب باشد که بدانید که اولین بار، الکساندر دوما این شعار را در کتاب سه تفنگدار خود نوشت.

سه تفنگدار ابتدا در سال۱۸۴۴ به‌صورت پاورقی دنباله‌دار در یکی از مجلات فرانسوی منتشر شد. اما بعدها با استقبال مخاطب به‌صورت کتابی مهم و البته پرطرفدار مطرح و به زبان‌های مختلف منتشر شد.

در اهمیت و بزرگ بودن کتاب سه تفنگدار همین بس که در قرن نوزدهمی که ارتباطات هیچ پیشرفت و سرعتی نداشتند، این کتاب به شهرتی جهانی رسید.

توضیحات راجع به کتاب سه تنفنگدار:

 سه تفنگدار بی‌شک جذابیت زیادی را برای مردم اسپانیای قرن نوزدهم به همراه داشت؛ داستانی که عدالت، برادری و شجاعت را نوید می‌دهد و در پشت تیغ شمشمیرها و برق لباس‌ها، رسانه‌ایست برای به تصویر کشیدن جدال ابدی خیر و شر. دارتانیان پس از دوئل با سه شخصیتی که بعداً یار جنگی خودش می‌شوند، یعنی آتوس و آرامیس و پورتوس، در دوئل آن‌ها را شکست می‌دهد و به گارد تفنگداران شخصی پادشاه می‌پیوندد. با قرار گرفتن در محیط درباری و در برابر نگاه‌های تیز ریشیلو، وزیر ارشد لویی سیزدهم، دارتانیان بویی از ماجرا می‌برد و عشق او به کنستانس بونانسیو، محرک او برای آغاز یکی از بزرگ‌ترین ماجراجویی‌ها در تاریخ ادبیات داستانی اسپانیا، اروپا و حتی تمام جهان می‌شود. ملکه در رابطه‌ی پنهانی با معشوقه‌اش دو باکینگهام، با یک اشتباه گوشواره‌های خود را از دست می‌دهد و بوناسیو از دارتانیان می‌خواهد که برای پیدا کردن آن‌ها به سفری دور و دراز برود. به موازات و در کاخ سلطنتی، ریشیلو با جلب اعتماد کامل شاه و تسلط به اختیارات گسترده، پاپوش بزرگی برای ملکه دوخته تا او را از چشم پادشاه به پایین بکشد. این سفر برای دارتانیان و همراهانش در کنار به چالش کشیدن مهارت‌های فردی، به بستری برای رشد معنوی و دست‌یابی به ارزش‌های انسانی تبدیل می‌شود.

برشی از کتاب سه تفنگدار:

اولین دوشنبه از ماه آوریل سال هزار و شش‌صد و بیست‌وشش عیسوی، قصبه مونک که مولد مصنف افسانه لاروز است، به قسمی در هیجان بود که گویا دشمنی بر وی تاخته. جماعت بسیاری از اهل بلد چون زنان را می‌دیدند که به طول کوچه‌ها می‌گریزند و اطفال را می‌شنیدند که در آستانه منازل خود ایستاده و فریاد و زاری می‌کنند، شتاب می‌کردند در پوشیدن زره و جوشن. و به‌تعجیل نیزه و تفنگ به دست گرفته و روانه می‌شدند به‌طرف مهمانخانه موسوم به فرانک مونی یر که در پیشاپیش وی جمعیتی بسیار گردآمده و لحظه‌به‌لحظه زیادتر می‌شدند از غوغائیان و متجسسان.

در آن زمان فزع بی‌جا و خوف بلاسبب در میان مردم فراوان بود، هیچ روزی نمی‌گذشت که در شهری و بلدی در دفتر وقایع آن شهر واقعه‌ای از این قبیل ثبت نگردد. و اعیان و امیران در میانه خود همواره جنگ داشتند. کاردینال با پادشاه و امرا نزاع داشت. اسپانیول با همه، یعنی با امیران و کاردینال و پادشاه مجادله می‌کرد. بالاخره به‌علاوه این منازعات شخصی یا عمومی مخفی یا آشکار، دزدان و گدایان و مخالفین مذهب و ملازمان و چاکران بودند که با تمام دنیا جدال و نزاع داشتند. اهل بلد دائماً مسلح و آماده جنگ بودند با دزدان و چاکران و ملازمان. اما غالباً طرف نزاع، امرا و مخالفین مذهب و گاهی نیز پادشاه بود، لکن ابداً در مقابل کاردینال و اسپانیول نزاعی نداشتند. پس چون حالت و عادت بلد به دست آمد می‌گوییم:

اولین دوشنبه از ماه آوریل سال هزار و شش‌صد و بیست‌وشش مسیحی، اهل بلد چون غوغایی شنیدند و بیرق سرخ و زرد (که علامت حرکت پادشاه بود) یا لباس مخصوص ملازمان ریش لیو صدراعظم را ندیدند، احساس شری کرده به‌جانب مهمانخانه فرانک مونی یر دویدند. و چون به آنجا می‌رسیدند، هرکسی سبب آشوب را می‌فهمید و آن چنین بود:

جوانی... نه لازم است که نخست بیان صورت و هیئت او کنیم و بعد به قصه ‌پردازیم، حکایت دون کیشوت را البته همه دیده و می‌دانند، صورت و هیئت این جوان را تصور بفرمایید به‌صورت دون کیشوت، اما هیجده ساله، بی زره و جوشن، نیم‌تنه‌ای پشمین در بر، که رنگ نیلی قدیمی وی به‌مرور ایام رنگ شیر و شراب گرفته، صورت دراز و گندمگون، استخوان صورت بیرون آمده که در علم قیافه علامت مکر و حیله و قلاشی بود. عضلات چانه بسیار منبسط‌شده، علامت دیگری بود که این جوان از اهل گاسکون است، اگرچه کلاه مخصوص آنجا را در سر نداشت. به‌جای آن کلاهی مزین به پرهای چند، چون کلاه پهلوانان و دلاوران بر سرنهاده بود، چشم‌های فراخ و باهوش، بینی کشیده و برگشته بزرگ‌تر از بینی شاب مراهق و کوچک‌تر از بینی جوان بالغ و رسیده. شخص مجربی چون بر وی می‌نگریست، او را پسر دهقانی تصور می‌کرد، اگر نه آن بودی که شمشیری بلند در بندی از چرم حمایل کرده بود، که چون پیاده شدی به مهمیز موزه خوردی، چون سوار بودی بر سرین بارکشش سودی.

توضیحات کلی کتاب سه تفنگدار:

نویسنده: الکساندر دوما

انتشارات:هرمس

قطع:پالتویی

نوع جلد: گالینگور

تعداد صفحه:1666

موضوع:داستانهای فرانسه

قیمت و خرید کتاب سه تفنگدار:

خرید آنلاین کتاب سه تفنگدار با قیمت و ارسال رایگان به سراسر کشور در کمترین زمان و ارسسال یک روزه در فروشگاه بوک دوک انجام میشود.